پیرترین رفتگر شهرمان را به خاطر دارید؟ همان آقا عبدالله که 76 سال داشت. ماهی 200 هزار تومان حقوق میگرفت و هر شب تا صبح محدوده میدان شهر زیبا و خیابانهای اطرافش را جارو میکشید. او که شبها کار میکرد و روزها در مسجد میخوابید. نماز قضا نداشت، بیتوقع بود و دنبال یک لقمه نان حلال و...
خلاصه همان آقا عبدالله که شما و ما او را خوب میشناسیم و بعد از مصاحبهای که مهر با او داشت، سوژه خیلی از روزنامهها، صدا و سیما و ... شد، حالا روی تخت بیمارستان افتاده و چند شبی است که دیگر کسی صدای خشخش جارویش را نمیشنود. آقا عبدالله واقعا بیتوقع بود. یادتان هست میگفت جارو سبک است اما پاهایش مجال راه رفتن را ندارند. او خواستهای جز بازنشسته شدن (بازنشستگی 10 ساله با وجود 17 سال کار) را نداشت.
کسی نمیداند که بالاخره عبدالله به آرزویش میرسد یا نه؟ آیا اجل امان میدهد جاروی رفتگری را در آستانه 77 سالگی زمین بگذارد و تن پیرو علیلش را در خانه محقری که در شهرستان دارد به آغوش گرم خانوادهاش بسپارد...
برای رفتگر پیر شهرمان دست به دعا بر میداریم. برای او که بعد از سوژه خیلی از رسانهها شدن، چیزی که به دست نیاورد، خیلی چیزها را هم از دست داد؛ از جمله دلخوری پیمانکار، از دست دادن سر پناه، بیمهری خادم مسجد و...!
No comments:
Post a Comment